قطار می رود
تو می روی
تمام ایستگاه می رود
و من چقد ساده ام
که سالهای سال
در انتظار تو
کنار این قطار رفته ایستاده ام
و همچنان به نرده های ایستگاه رفته
تکیه داده ام
قطار می رود
تو می روی
تمام ایستگاه می رود
و من چقد ساده ام
که سالهای سال
در انتظار تو
کنار این قطار رفته ایستاده ام
و همچنان به نرده های ایستگاه رفته
تکیه داده ام
دوستت دارم رازی است که در میان حنجر ه ام دق می کند
وقتی که نیستی...
این روز ها حتی اگر خون هم گریه کنی
عمق همدردی دیگران با تو یک کلمه است
" آخی"
برای خریدن عشق هر که هرچه داشت آورد، دیوانه هیچ نداشت و گریست.
گمان کردند چون هیچ ندارد می گرید
اما هیچ کس ندانست که بهای عشق اشک است.
به خاطر عشق باید از کوه ها بالا رفت، از دریا ها گذشت، بیابان ها را زیر پاگذاشت، و سختی های بی حد و حصری را تحمل کرد
بدون عشق، کوه ها غیر قابل صعود، دریاها غیر قابل عبور، بیابان ها غیر قابل تحمل، و زندگی سخت می شود.
دوست دارم مسافر شدن را
با خیال تو، شاعر شدن را
لحظه های نفس گیر غربت
با تو در کوچه عابر شدن را
شمع من باش، من دوست دارم
مثل پروانه زائر شدن را
دوست دارم خیالت بگیرد از من
افسرده خاطر شدن را
همسفر باش با من که با تو
دوست دارم مسافر شدن را
همیشه پشت جمله ی : ♥♥عیبی نداره مهم نیست ♥♥ ............
یه دل شکسته خوابیده.................شک نکن.